توهمِ بُرد از اذعان به شکست بدتر است!
............................................................................................................................................
منعکس شده در:
| حرف تو | نقل قول | بلاگ تو |
............................................................................................................................................
فاز اول از تحرک دیپلماسی دولت تدبیر و امید در صد روز اول این دولت ، با همه ی اتفاقات ، فراز و فرود ها و حواشی آن ، به مذاکرات ژنو و نهایتاً به توافقنامه ژنو منتهی شد.پیرامون این تحرک و این توافقنامه نکاتی را عرض میکنم:
* کدام مذاکره ، کدام «برد»؟!
پیش تر در مطلبی (مطلب 60 ) به تجربه ی 10 ساله ی مذاکرات هسته ای اشاره کرده و با توجه به رویکرد طرف مقابل ، درباره ماهیت این مذاکرات ، عبارت «مذاکرات میوه چینی» را به کار بردیم که هدف آن نه حل مشکل و رفع اختلاف است که محملی است برای امتیاز گرفتن های دو طرف دعوا از یکدیگر .میدانی برای «برداشت» آنچه که هر طرف مذاکره! کننده در بیرون از اتاق جلسات و در ماه ها و سالهای قبل از آن ، کاشته است.
بنده به شخصه در مواجهه با طرف مقابل ، «مناظره» را به «مذاکره» ترجیح میدهم و معتقدم با توجه به روحیه خود برتربینی و حق ناپذیری طرف مقابل ، نشستن بر سر یک میز با آنها با امید به حل اختلاف و مشکل ، کاری بی نتیجه خواهد بود و این مذاکرات! صرفاً می تواند بستری مناسب برای اثبات حقانیت خود و احقاق حقوق خود و همچنین نمایاندن زورگویی و فریبکاری طرف مقابل ، آن هم در عرصه ی جهانی و به قضاوت افکار عمومی مردم جهان باشد.
اما به هر حال نگاه دولت محترم و تیم دیپلماسی فعلی کشورمان این چنین نبوده و به چشم برد و باخت و امتیاز دادن و امتیاز گرفتن به این عرصه می نگرند.
البته نکته قابل تأمل در این دیدگاه ، اعتقاد به امکان حصول نتیجه ی «برد - برد» در این مذاکرات برای دو طرف است.(در این رابطه مطلب 61 را بخوانید).حال با این دید ، نگاهی به ماحصل تحرک های دیپلماسی دولت در این مدت ، یعنی توافقنامه ژنو و رابطه ی آن با «برد - بردِ» مورد اشاره ، می اندازیم.
* برد یا «توهم برد» ؟!
با این تعریف دیپلماتیک ، «برد» ، از روی امتیاز های داده شده و ستاده شده مشخص می شود.
مسئله ی پذیرش حق غنی سازی ایران در توافقنامه بعنوان دستاورد این مذاکرات و امتیاز اخذ شده از سوی طرف ایرانی مورد تأکید قرار می گیرد.مسئله ای که با ابهاماتی همراه است.
وزیر امور خارجه امریکا بعنوان یکی از طرفین توافق کننده ساعتی بعد از پایان مذاکرات در این باره می گوید "این توافق گام اول نمیگوید که ایران حق غنیسازی دارد و در این سند به هیچ عنوان به این مسئله اشاره نشده است. در چهار گوشه انپیتی چنین چیزی مطرح نشده است و این سند هم نمیگوید که ایران حق غنیسازی دارد، این موضوع مورد توافق طرفین است و تحت توافق دو طرف است که معلوم شود این غنیسازی ادامه داشته باشد یا خیر." و در عوض ، نتیجه را این چنین شرح میدهد: "توافق حاصل شده یک گام اول است که برنامه هستهای ایران را به عقب میبرد، فاصله مدت زمانی که ایران احتیاج دارد که به بمب برسد، به عقب میبرد، متحدان ما همچون اسرائیل را امنتر میکند."
این اشارات دو معنی میدهد:1- یا اصلاً توافق و اذعانی بر سر مسئله ی پذیرش حق غنی سازی نشده و یا این اذعان مبهم و قابل تفسیر به مطلوب است. 2- طرف امریکایی حتی برای چند ساعت هم به چیزی که در یک عرصه ی مهم بین المللی بر آن توافق کرده و آنرا امضا کرده ، پایبند نیست!
این روایت های 180 درجه مغایر طرف های ایرانی و آمریکایی ، این بار دیگر مثل ماجرای تماس تلفنی و تماس گیرنده ی آن ماجرا ، مجهول باقی نمی ماند .چرا که توافقنامه ای موجود است که همه آنرا امضا کرده اند و حالا دیگر رسانه ای شده و متن آن در اختیار همگان است.
متأسفانه این بار این امریکایی ها هستند که با توجه به ابهامات و اما و اگر هایی که در متن توافقنامه گنجانده اند ، می توانند به ناحق به خود حق بدهند که به نفع خود مسئله را تفسیر کرده و طبق توافقنامه ، حقی برای غنی سازی ایران قائل نباشند.
در مورد حق غنی سازی ای که طرف ایرانی مدعی آن است ، درتوافقنامه (آن هم برای گام های پایانی) آمده:
"در پیش گرفتن یک برنامه غنی سازی مورد توافق دو طرف با در نظر گرفتن معیارهای منطبق بر نیازمندیهای عملی و نیز اعمال محدودیت بر گستره و سطح فعالیتهای غنی سازی، ظرفیت آن، محل انجام آن و ذخایر اورانیوم غنی شده، برای مدت زمان مورد توافق."
شاید پاسخ وزیر امورخاجه کشورمان به اظهارات همتای امریکایی خود ، پس از مذاکرات ، (البته در جمع محدود خبرنگاران ایرانی) و اشاره به این که "حق غنی سازی برای ایران در NPT آمده است" بیش از پیش متزلزل بودن این پذیرش حق در توافقنامه ژنو را اثبات کند.
علاوه بر این اشاره ی تلویحی ، مشروط و همراه با محدودیت ، به حق غنی سازی ایران ، «تعلیق» موقت تعداد محدودی از موارد تحریم ها و آزاد شدن مبلغ محدودی (حدود 4.2 میلیارد دلار) از پول های خودمان دیگر امتیازات اخذ شده توسط طرف ایرانی است.
با مقایسه این ستاده ها با داده ها ، در جریان این توافق می توان مفهوم «برد» (البته با نگاه دیپلماتیک) را تبیین کرد.
در میان امتیازات داده شده ، علاوه بر پذیرش محدودیت ها و نظارت های بیش از حد ، از کف دادن مسئله غنی سازی 20 درصد و همچنین ذخیره 200 کیلوگرمی اورانیوم غنی شده ی 20 درصد ، در همین گام اول توافق ، امتیاز چشمگیر داده شده از سوی طرف ایرانی است.
یعنی در کل در همین گام ابتدایی ، با توجه به تفسیر پذیری بحث پذیرش حق غنی سازی و ابهام آن ، در ازای دریافت بخشی از پول های به ناحق مصادره شده ی خود ، ضمن حفظ ساختار و سازمان تحریم ها ، اصلی ترین برگ برنده ی خود در چانه زنی ، یعنی بحث 20 درصد را باخته ایم.
میتوان گفت مسئله ی غنی سازی 20 درصد و همچنین ذخیره ی اورانیوم 20 درصد مسئله ای بود که حتی در این رویکرد دیپلماتیک و بده بستان های معمول ، میتوانست تا رفع کامل تحریم ها حفظ شود و در ازای آن معامله شود.اما متأسفانه در همین گام ابتدایی و در ازای ستاده ی ناچیزی ، از کف رفته است.
* توهم برد از اذعان به شکت بدتر است!
به هیچ عنوان قصد کتمان کردن تلاش های شبانه روزی دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده را ندارم و همچنین دولت و تیم دیپلماسی را به هیچ عنوان سازشکار و... نمیدانم اما با نقدی که به دیدگاه دولت محترم نسبت به مسائل سیاست خارجی و همچنین دشمن شناسی (مثلاً عقیده به فرضیه هایی نظیر برد - برد و...) دارم ، معتقدم توافق ژنو برای ما یک «برد» ، حتی به تعبیر دیپلمات ها ، نبوده است.
از آنجایی که خواسته ی دشمنان ما (که بیان واضح آن را در کلام صهیونیست ها میشود دید) بطور کامل محقق نشده است ، این توافق یک «شکست» هم برای ایران نبوده است.(دلیل عصبانیت و ناراحتی صهیونیست ها هم همین است : عدم تحقق کامل خواسته های آنها ، یعنی تعلیق کامل فعالیت های هسته ای، در پرونده هسته ای ایران.)
اما می توان گفت در این دنیای بده بستان های دیپلماتیک ، در جریان توافقنامه ژنو ، تیم ایرانی، هم سنگ آنچه «داده» ، «ستاده» ای کسب نکرده فلذا نمیتوان آنرا یک «برد» ، آن هم با این شور و شعفی که این روزها از آن دم می زنند ، نام نهاد.
از نظر حقیر سوای از ایجاد جو رسانه ای برای تقابل با قیافه گرفتن های حق به جانب امریکایی ها ، که این روزها از سوی صدا و سیما و رسانه های دولت در حال اتفاق افتادن است ، این ژست های قهرمانانه ای که گرفته میشود ، از یک «توهم برد» از سوی مقامات دولتی ناشی می شود.
توهمی که از چند جنبه بسیار مضر خواهد بود:
_ وقتی این توافق یک برد بزرگ پنداشته شده باشد ، امتیازاتی که در جریان آن داده شده ، کوچک و ناچیز قلمداد می شود.در صورتی که اینطور نیست.غنی سازی 20 درصد ماحصل خون های شهدای هسته ای ما و مقاومت ها و تحمل رنج های دانشمندان هسته ای و حتی مردم کشورمان در چند سال اخیر بوده است.برد خواندن معامله ی این مسئله ی ارزشمند در ازای دریافتی ناچیز ، معقول نیست.
_ یک پیام خطرناک برای طرف مقابل فرستاده ایم.خوشحالی و در پوست خود نگنجیدن برای امتیاز های رد بدل شده ای که طرف مقابل خیلی خوب ماهیت و سبک و سنگینی آنها را میداند، موجب این می شود که طرف مقابل درباره ما به برآیندی برسد که بسیار برای ما مضر خواهد بود.
_ از مجموع دو جنبه ی قبل ، آینده ی مذاکرات برای ما با خطر مواجه خواهد شد.به گفته ی طرفین ، این توافق ، گام ابتدایی از یک سیر طولانی است.حال ما در این گام ابتدایی همه ی آنچه که برای چانه زنی و امتیاز گرفتن در طول مذاکرات در دست داشته ایم را داده ایم و در ازای آن مبلغی از پول های خود را پس گرفته ایم و فراتر از آن اینکه ، از این ماحصل خوشحال و مشعوف هم هستیم و سیمای پیروز میدان را به خود گرفته ایم و این پیروزی را به یکدیگر تبریک هم می گوییم.
حال با سیر طولانی مذاکرات در آینده مواجهیم.با این ذهنیت خود و طرف مقابل در آینده و در گام های بعدی چه خواهیم کرد؟ ما که هدفگذاری خود را رفع تمام تحریم بنا نهاده ایم ، در گام های بعدی برای گرفتن این امتیاز از طرف مقابل ، چه چیزی برای عرضه خواهیم داشت ؟!
غنی سازی 20 درصد که میتوانست وزنه ای در مقابل رفع کامل همه ی تحریم ها باشد ، دو دستی ، در همین گام ابتدایی تقدیم شده و طرف ایرانی در گام های بعدی از این نظر دست خالی خواهد بود و با این تفاسیر ممکن است برای امتیاز دادن ، ناگزیر به روی آوردن به سطوح پایین تر هسته ای و یا حتی مسائل غیر هسته ای شود!
_ جنبه ی دیگر القای یک شادی و خوشحالی کاذب و مقطعی برای اقشاری از مردم است که فکر میکنند با تدبیر و کاردانی مسئولان دولتی شان ، معمای ده ساله ی هسته ای در چند ماه حل شده و از این پس مشکلات آنها هم در نتیجه ی آن حل خواهد شد.
پیشتر هم عرض کردم که نمیخواهم توافقنامه ژنو را یک «شکست» برای طرف ایرانی بنامم اما حتی اگر در شرایط تحمیلی و از روی اکراه ، شکستی هم تجربه شود ، اذعان به آن و در نتیجه درس گرفتن از آن بسیار بهتر است از اینکه با وارونه جلوه دادن ماجرا ، از آن یک پیروزی قهرمانانه بسازیم.منش انقلابی که این چنین است که اگر هم قطعنامه یا توافقنامه ای از روی اکراه پذیرفته می شود ، آنرا «نوشیدن جام زهر» نام می نهد تا اگرچه در آن برهه کاری برخلاف میل و منافع مان انجام دادیم ، میراثی ارزشمند برای تاریخ به ارث بگذاریم و از آن برای پیروزی های فردا استفاده کنیم.
* گره زدن پرونده ی هسته ای و مشکلات اقتصادی بزرگترین اشتباه دولت:
اما دلیل رفتن به این سمت و پذیرش توافقنامه ای با این شرایط را می توان در این جمله ی رئیس جمهور جستجو کرد:
"به همه فعالان اقتصادی می گویم
از امروز نوبت شماست. ما مسیر را آماده و هموار کردیم...دولت
افتخار می کند که قبل از پایان 100 روز ، این موفقیت را به دست آورده و انشاءالله این مسیر و راه با کمک شما
ادامه خواهد یافت."
(دکتر روحانی در نشست خبری خود پس از توافقنامه ژنو)
وعده 100 روزه حل مشکلات اقتصادی مردم در جریان رقابت های انتخاباتی و از آن طرف پیوند زدن حل مشکلات اقتصادی با پرونده ی هسته ای ، توجه دولت را با عجله ای تأمل برانگیز به خارج از مرزها و مذاکرات هسته ای معطوف کرد و تحرک بیش از حد دیپلماسی دولت نهایتاً در پایان 100 روز به توافقنامه ژنو ختم شد.
شاید بتوان گفت وعده های غیر عملی و بلندپروازانه ی اقتصادی از یک طرف و این مغالطه ی صورت پذیرفته در ربط دادن حل مشکلات اقتصادی به پرونده ی هسته ای از سوی دیگر دلیل اصلی افتادن دولت و تیم مذاکره کننده در جریان مذاکرات و نهایتاً توافقنامه ژنو برای عملی کردن وعده ها و حل مشکلات اقتصادی بوده است.
اگرچه امید نهایی و اساسی ما به حل مشکلات کشور از طریق توجه به ظرفیت های داخلی و رفع نارسایی های کشور است (در این رابطه مطلب 64 را بخوانید) اما به هر حال امیدواریم این قبیل تلاش های مجموعه ی دولت که صد البته با هدف خدمت به مردم و رفع مشکات اقتصادی آنها و عمل به وعده ی های خود است منتج به نتایج مطلوب و چشمگیر و اثربخش شود و گرهی از زندگی مردم باز کند.خوشحالی اقشاری از مردم عزیزمان که چشم امید به برنامه ها و سیاست های دولتی که آن را برگزیده اند ، دارند ، اگر یک نشاط پایدار و از روی علم به همه ی مسائل باشد ، مایه ی دلگرمی و خوشحالی همگان خواهد بود.
ان شاالله که این چنین باشد.
........................................................................................................................
پ.ن 1 :
دو برادر را در یک خانواده در نظر بگیرید.برادر اول سال ها در شرایط سخت کار می کند و فشارهای زیادی را تحمل میکند و برای خانواده ی خود پس اندازی جمع میکند.برادر دیگر می آید با آن پس انداز معامله ای می کند و برای خانواده رفاهی (حتی کم ارزش تر از آن پس انداز و بصورت مقطعی) فراهم میکند.
حال قهرمان این داستان کیست ؟!
اگر تلاشها و مقاومت های آن برادر نبود ، این برادر چه چیز را میخواست معامله کند؟!
پ.ن2:
در این هیاهوی این چند روز و گفت و شنود های مختلف ، قسمتی از اعترافات امریکایی ها مغفول ماند و کمتر به آن توجه شد:
جان کری در کنفرانس خبری بعد از توافق ژنو:
"آنهایی هستند که معتقدند این توافق کامل نیست. آنها نیز مسئول هستند که بگویند که چه جایگزینی بهتر است. شاید بگویند افزایش فشارها را آنقدر باید زیاد میکردیم که در نهایت ایران به سوی فروپاشی سوق پیدا کند اما تحت هیچ شرایطی و طبق نظر کارشناسان این امر این طور نیست اگر ما تحریمها را بیشتر کنیم ایران پیشرفت هستهای بیشتری پیدا میکند و اسرائیل بیشتر تهدید میشود و ایران میتوانست سانتریفیوژهای بیشتری بسازد و اوباما معتقد است که این راهحل موفق نیست.
در سال 2003، ایران 164 سانتریفیوژ داشت و در آن زمان ایران پیشنهادی داد که با آن موفق نشد و هماکنون تعداد سانتریفیوژهای ایران پیشرفت زیادی داشته است.(19000 سانتریفیوژ) اگر تحریمها را افزایش میدادیم و به سیاست خود و انجمن جامعه بینالمللی هیچ کمکی نمیشد و اتحاد بینالمللی ضعیف میشد و اگر به تحریمها در حالی که ایران تمایل به مذاکره دارد، ادامه بدهیم، اتحاد بینالمللی از بین میرود."پ.ن3:
ما هم آنچه را که رئیس جمهور محترم در نامه خود برای رهبر انقلاب مرقوم داشتند ، در خور تقدیر و تشکر میدانیم.به امید آن روز...
پ.ن 4 :
این کلیپ رو هم ببینید.(به زبانی دیگر - آقای مجری 35 بیشتره یا 1 ...؟! )
پ.ن 5 :
مطالب زیر رو هم ملاحظه بفرمایید:
* آیا جلیلی در 6 سال مذاکره خود بیانیه می خوانده است؟
(شرحی کوتاه بر شرایط مذاکرات در دوره ی قبل و دلیل عدم حصول توافق بین دو طرف)
* برای ثبت در تاریخ | پاسخی از دکتر جلیلی برای توافقنامه ژنو! + فیلم