بازی های با حاصل جمع صفر و پیام انتخابات ایران!
..........................................................................................................................................................
منعکس شده در:
| صاحب نیوز | شبکه اطلاع رسانی دانا | افسران || حرف تو | روایت نو |
..........................................................................................................................................................
اظهار مواضع اصولی در نطق رئیس جمهور محترم در مجمع عمومی سازمان ملل ، موجب رضایتمندی همه ی دلسوزان نظام شد.ضمن قدردانی و حمایت از این اظهار مواضع ، یک نقد جدی به طرز نگاه دکتر روحانی به برخی مسائل و تحلیل ایشان نسبت به آنها دارم که در ادامه عرض میکنم.
همانطور که عرض کردم مواضع اخذ شده از سوی ایشان در طول سفر نیویورک ، تا اینجای کار ، مطلوب و اصولی بوده است.که نقطه ی عطف آنرا میتوان در بی نتیجه گذاشتن تلاش های امریکایی ها برای ترتیب دادن ملاقاتی هرچند از جنس ملاقات های راهرویی ، بین اوباما و رئیس جمهور کشورمان دانست.این خود یک دست برتر از جمهوری اسلامی بود که تلاش امریکا برای ملاقات نفر اول این کشور با نفر دوم ایران با بی رغبتی طرف ایرانی ناکام ماند.
علاوه بر آن در نطق رئیس جمهور نکات مثبت و مورد انتظاری وجود داشت که پیش از طرح نقد خود به آنها اشاره میکنم:
- اشاره به اقدامات زورمدارانه اقتصادی و نظامی برخی قدرت ها برای حفظ و تداوم سلطه و برتری گذشته
- اشاره به «یکسان سازی جوامع» (تلاش دنیای غرب برای غربی کردن سبک زندگی مردم دنیا)
- اشاره به گفتمانهای تبلیغاتی و بیاساس دینستیزانه، اسلامهراسانه، شیعههراسانه و ایرانهراسانه
- اشاره به توهم تهدید بودنِ ایران و اعمال جنایات مختلف علیه ایران به این بهانه
- تأکید بر این مسئله که آنهایی که دم از تهدید ایران میزنند، یا خود تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی اند یا به تهدید دامن میزنند.(رژیم صهیونیستی ، امریکا و حامیان آنها)
- اشاره به جنایات اتفاق افتاده در منطقه (علیه مردم عراق و افغانستان و...)
- اشاره به جنایاتی که بر مردم مظلوم فلسطین روا داشته می شود به گونه ای که خشونت نهادینهای را به نمایش میگذارد که برای توصیف آن، آپارتاید (جدانژادی ؛ یکی از اشکال تبعیض نژادی) مفهوم و واژه کموزنی بهنظر میآید.
- اشاره به اهداف دشمنان سوریه به این صورت که قصد دارند اهداف استراتژیک و توسعهطلبانه و بههم ریختن توازن و تعادلهای منطقهای را با پنهان شدن پشت کلمات بشردوستانه محقق سازند.
- اشاره به ادعاهای مبارزه با تروریسم ؛ تروریزم، بلائی خشن، فراگیر و فرامرزی است. اما خشونتها و افراطهایی که تحت عنوان مبارزه با تروریزم و از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین علیه مردم بیگناه صورت میگیرد نیز محکوم است.
- طرح سؤال درباره ترور دانشمندان هسته ای کشور ؛ آنها به چه جرمی ترور شدند؟ سؤالی که از ملل متحد و شورای امنیت باید پرسید این است که آیا ترورکنندگان محکوم شدند؟
- اشاره به تحریم ها به عنوان جلوه ای دیگر از خشونت
- اشاره به نظر رهبر معظم انقلاب درباره راه حل ساده حل مسئله ی هسته ای یعنی ؛ پذیرش حق طبیعی، قانونی و مسلم ایران
- طرح بحث "صلح در دسترس است". بجای "گزینه ی جنگ روی میز است" و لزوم تلاش برای ائتلاف برای صلح پایدار به جای ائتلاف برای جنگ.
- و نهایتاً قرائت آیه ای بشارت دهنده از قرآن کریم درباره سرانجام نیکوی جهان ؛«وَ لَقَد کَتَبنا فِی الزَّبُورِ مِن بَعدِ الذِّکرِ اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ»
مواضعی که خشم صهیونیست ها و خشنودی آزادیخواهان و صلح طلبان جهان را در پی داشت.
و اما نقد ؛
دو انتقاد کلی به تحلیل های جناب روحانی وارد می دانم که در گذشته نیز در اظهارات ایشان به چشم میخورد ( که قبلاً هم اظهار نگرانی کرده بودم نسبت به آنها ؛ اینجا و اینجا را ببینید) و در نطق ایشان در مجمع عمومی هم تکرار شد.
اول اینکه ایشان مکرراً از پیام مردم ایران در انتخابات امسال و انتخاب گفتمان اعتدال توسط مردم سخن می گویند و آنرا به گونه ای خاص مورد تحلیل قرار می دهند.
در اینکه ایشان با رأی اکثریت مردم (البته 51 درصدی) بعنوان رئیس جمهور انتخاب شده اند بحثی نیست اما اولاً آیا بهتر نیست ایشان در یک تریبون بین المللی بجای تقلیل دادن مردم ایران به این جمعیتی که به ایشان رأی داده ، صدای تمام مردم ایران باشد و خود را نماینده ی آنها معرفی کند؟!
شاید تکیه به آرای 18 میلیونی خود و دم زدن از آن در معادلات و کنش های سیاسی در داخل کشور و در مقابل جریان های سیاسی داخلی ، معقول (و البته نه اخلاقی) باشد اما در یک تریبون بین المللی انتظار می رود دکتر روحانی خود را نماینده ی تمام مردم ایران بپندارد.
ایشان در این نطق دوبار به رأی دادن مردم ایران به گفتمان اعتدال اشاره کردند و از آن بدتر حتی این رأی را بعنوان مثالی از ترجیح اعتدال بر افراط توسط مردم در دنیای امروز قلمداد کردند:
"در برابر همه این بیمها، امیدهای جدیدی نیز وجود دارد: امید اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به "آری برای صلح و نه برای جنگ"، و امید به ترجیح گفتوگو بر ستیز، و اعتدال بر افراط. یک نمونه زنده، گزینش هوشیارانه امید و تدبیر، و اعتدال توسط مردم بزرگ ایران در انتخابات اخیر است."
حال سوال اینجاست که آیا کسانی که به شما رأی ندادند ، خواهان افراط بودند؟ و یا اصلاً آیا انگیزه ی همه ی کسانی که به شما رأی دادند همین است که شما تحلیل میکنید ؟!
نقد دیگر به تحلیل ایشان از شرایط دشمنی ها در دنیای امروز است.
آنجا که در نطق خود گفتند : «در این گذر حساس در تاریخ مناسبات جهانی، عصر بازیهای با حاصل جمع صفر پایان یافته است».
بازی با حاصل جمع صفر میان دو طرف به این معناست که پیشروی یک طرف به معنای عقب نشینی طرف دیگر ، امتیاز گرفتن یک طرف به معنای امتیاز دادن طرف دیگر و در نهایت پیروزی یک طرف به معنای شکست طرف دیگر است.
حال رئیس جمهور کشورمان از پایان یافتن این نوع تقابل در دنیای امروز سخن می گوید و در جای دیگری از نطق خود از آن برای حل مسئله ی هسته ای ایران استفاده می کند.
پیش تر نیز جناب روحانی در چند جا از فرضیه ی «برد - برد» برای مسئله ی هسته ای استفاده کرده بود.(از جمله در مصاحبه با خبرنگار NBC )
اما آیا به راستی دشمنی های امروز دشمنان انقلاب اسلامی ، با انقلاب ، می تواند در این تحلیل رئیس جمهور جای بگیرد؟
آیا نزاع ایران و امریکا یک بازی با حاصل جمع صفر نیست ؟!
چگونه ممکن است در این دشمنی دیرینه و اعتقادی ما با استکبار جهانی و در رأس آن امریکا شرایطی حاصل شود که هر دو به خواسته ها و اهداف خود دست یابند.اهدافی که در اصول و مبانی با هم در تضاد آشکارند.چگونه ممکن است در این جدال ، حالت «برد - برد» اتفاق بیفتد؟!
مثلاً در مسئله ی اسرائیل ؛ نگاه اعتقادی ما و امریکایی ها به مسئله و عقاید آخرالزمانی هر دو طرف چگونه میتواند به یک «برد - برد» ختم شود ؟!
یا مثلاً همان مسئله ی هسته ای که رئیس جمهور مثال زدند.بررسی معقول تاریخچه ی ده ساله ی مذاکرات هسته ای کشورمان با طرف مقابل و قرار دادن این بررسی در کنار دشمنی های آنها در طول سال های انقلاب ، مشخص میکند که مسئله ای هسته ای بهانه ای بیش برای اعمال فشار بر ایران و رسیدن به اهداف خود ، از جانب طرف غربی ، نیست.
مسئله ای که رهبر انقلاب هم بارها به آن اشاره کرده اند.مثلاً در جایی میفرمایند : "چرا این دشمنىها را میکنند؟ من این نکته را عرض بکنم؛ بهانهى دشمنى در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتى مسئلهى هستهاى مطرح شده است، بهانهى دشمنىها مسئلهى هستهاى است "
حال در این مسئله که بهانه ای برای دشمنی است ، چگونه ممکن حالت «برد - برد» اتفاق بیفتد؟!
یعنی هم ما از حقوق خود کوتاه نیاییم و هم آنها به نتیجه ی مورد نظر خود یعنی جلوگیری از دستیابی ما به حقوق مان ، دست یابند.هم ما پای آرمان های خود بمانیم و هم آنها آرمان های ما را به چالش بکشند.آیا ممکن است چنین شرایطی ؟!
آرمان های امام ، رهبری ، مبانی انقلاب و تاریخ معاصر کشور ، تعریف دقیقی از «دشمن» ارائه می کند که با این تحلیل جناب رئیس جمهور در تضاد است.رویارویی انقلاب با استکبار ، یک رویارویی با حاصل جمع صفر است!
چالش اساسی میان انقلاب اسلامی و نظام سلطه بحثی بود که رهبر انقلاب چندی پیش در جمع فرماندهان سپاه مطرح کردند و درنظرگرفتن و فهم آنرا مبنا و لازمه ی رفتارهای دیپلماتیک خواندند (در مطلب 59 ، در تحلیل «نرمش قهرمانانه» نیز عرض کردم این مسئله را) که متأسفانه از آن سخنرانی عبارت «نرمش قهرمانانه» به شکلی ناقص مورد توجه برخی رسانه ها و سیاسیون قرار گرفت و موجب سوء برداشت شد و بحث اساسی مطرح شده در آن سخنرانی ، یعنی چالش نظام سلطه با انقلاب اسلامی ، توجهی نشد.
در کل از نظر حقیر این دو خطای تحلیلی از جانب رئیس جمهور محترم (تفسیر به رأی پیام مردم در انتخابات و فهم نادرست از دشمنی های دشمنان انقلاب) آن هم در عرصه ی بین الملل می تواند بسیار پرهزینه باشد.بخصوص زمانیکه این دو به هم گره خورده و ایشان با این پندار خود را صدای مردم ایران دانسته (همانطور که در مصاحبه با خبرنگار NBC گفتند :صدای من در واقع تکرار صدای ملت ایران است. ملت ایران در این انتخابات مسیر اعتدال و میانه روی را برگزید) و این موضع ناصواب درباره ی فضای دشمنی ها را بعنوان حرف مردم ایران به نمایش بگذارند.و این طور برداشت شود که پیام امروز مردم ایران پایان یافتن دوران بازی های با حاصل جمع صفر میان انقلاب و نظام سلطه است!
در کل ؛ ضمن تقدیر از برخی اقدامات و اظهارت اصولی جناب رئیس جمهور و مجموعه ی دولت در عرصه ی بین المللی ، خواهان بازنگری هایی از سوی ایشان در برخی رویکرد ها و تحلیل ها هستیم.بهترین راه بازگشت به مبانی انقلاب ، سیره ی امام و منش رهبر انقلاب است.
برای حسن ختام یکی از فرمایشات امام خامنه ای را در این باره می آورم :
"سی سال دولت آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی و علیه ملت ایران توطئه کرده، ضربه زده، تدابیر گوناگون اندیشیده؛ هر کار توانسته کرده. اگر شما فکر کنید یک کاری بود که آمریکائیها میتوانستند بکنند و نکردند، بدانید که چنین چیزی نیست؛ هر کار ممکن بوده، کردهاند.
گاهی هم حرفهای بهظاهر آشتیجویانهای در این مدت زدند؛ اما هر وقت که لبخندی به روی مسئولین جمهوری اسلامی زدند، وقتی دقت کردیم، دیدیم خنجری در پشت سرشان مخفی کردهاند؛ از تهدید دست برنداشتهاند؛ نیتشان عوض نشده است. خندهی تاکتیکی، لبخند و روی خوش تاکتیکی، فقط بچهها و کودکان را فریب میدهد. یک ملت بزرگ با این تجربه، و مسئولین برگزیدهی یک چنین ملتی، اگر فریب بخورند، خیلی باید سادهلوح باشند؛ یا باید سادهلوح باشند، یا باید غرق در هوی و هوس باشند؛ دنبال زندگی راحت و خوش و همراه با عافیت باشند؛ بخواهند با دشمن بسازند. والّا اگر مسئولین کشور باهوش باشند، دقیق باشند، مجرب باشند، پخته باشند، دل در گرو منافع ملت با همهی وجود داشته باشند، گول لبخند را نمیخورند." (بیانات در 12 آبان 88 )
والسلام...
.....................................................................................................................
پ.ن 1 : بنظرم مهم ترین نتیجه ی داخلی سخنان رئیس جمهور در مجمع عمومی این بود که :
من اصلاح طلب نیستم ، من ...
(تیتر روزنامه ی اصلاح طلب و عطش آنها برای ملاقات های طرف ایرانی و امریکایی ؛ پیش و پس از سخنرانی دکتر روحانی بسیار جالب توجه است)
پ.ن 2 : بکوشید نیکی بهکار آورید چو دیدید سرما، «بهار» آورید. (شعری که دکتر روحانی در سخنرانی خود خواندند)
بهار ؟!!!!
نکند جناب روحانی هم انحرافی است؟! عزیزان متخصص ، پیگیری های لازم را جهت کشف انحراف انجام دهند! :)
.....................................................................................................................
* متن کامل سخنرانی دکتر روحانی:
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/148804مطالب مرتبط:
«شیردالِ» روابط ایران و امریکا در دست کیست ؟!
منظور رهبر انقلاب از «نرمش قهرمانانه» چیست ؟!
در مذاکرات پیش رو ، کدام طرف «میوه» خواهد چید ؟!
خدا قوت