نگاهی به شعار سال 93 ؛ «رشد فکری ملی» پیش نیازی برای عزم ملی!
....................................................................................................................................
منعکس شده در:
| عمارنامه | شبکه اطلاع رسانی دانا | افسران | حرف تو | پایگاه اطلاع رسانی هریس پویا | ندای قلم |
....................................................................................................................................
در یک شرح یک خطی از شعار سال جدید می توان آنرا بصورت «عزم ملی و مدیریت جهادی برای تحقق حماسه ی اقتصادی» و «عزم ملی و مدیریت جهادی برای تحقق حماسه ی فرهنگی» معرفی کرد.
در این مطلب سعی میکنم نکاتی را در باب حماسه ی اقتصادی عرض کنم.حماسه ای که از سال پیش ، یا بهتر بگوییم از سال های پیش نیمه کاره یا بهتر بگوییم بیکاره باقی ماند تا به امسال برسد و نیازمند بشود به «عزم ملی و مدیریت جهادی»!
از فرهنگ و عزم و مدیریت و جهادش هم ان شاالله جداگانه ، بعداً خواهم نوشت.
حماسه اقتصادی محقق نشد و اگر در این سال هم به لوازم و پیش نیازهایش توجه نشود ، باز هم محقق نخواهد شد و نامش سربار خواهد شد بر شعارهای سالیان بعد.نمیخواهیم تحقق حماسه ی اقتصادی را به یک کلید صفر نسبت بدهیم که به یکباره اتفاق میفتد یا نه ، اما جهت گیری اقتصاد کشور به سمت آن می تواند از یک نقطه آغاز شده و لمس شود.که آغاز نشد و لمس نشد.
ما امسال را گفتیم سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی. بحمدالله حماسه سیاسی به وجود آمد، حماسه اقتصادی تأخیر افتاد متأسفانه لکن حالا در پایان سال این سیاستهای اقتصاد مقاومتی سرآغازی برای حماسه اقتصادی خواهد بود که قطعاً باید انشاءالله در سال ۹۳ با جدیت کامل از سوی مسئولین باید دنبال بشود.
(بیانات امام خامنه ای در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی - ۱۳۹۲/۱۲/۲۰)
در اواخر سال گذشته با بسط نسبی مفهومی بنام «اقتصاد مقاومتی» کمی بهتر با مفهوم این حماسه ای که محقق نشد ، آشنا شدیم.
«اقتصاد مقاومتی» که میتواند برنامه عملیاتی «حماسه اقتصادی» باشد ، برای اجرا ، پیش از همه به یک «عزم ملی» نیازمند شناخته شده است.اما عزم ملی برای چه و چگونه شکل می گیرد حول این مسئله یا هر مسئله ی دیگر؟!
نه قصد و نه توانایی لازم برای بحث های روانشناسی و جامعه شناسی و... دارم و نه میخواهم نسخه ای برای جزم شدن عزم ملی بپیچم ، فقط نکته ای و تناقضی در راه شکل گیری این اراده ی ملی بنظرم میرسد که آنرا بیان میکنم.
میخواهیم عزم مان را برای شکل دادن اقتصادی جزم کنیم که «مقاومتی» است ، «درونزا» ست ، متکی بر «ظرفیت های درونی» است و چه و چه ، اما در عین حال چشم مان به دوندگی های دیپلمات هایمان در ژنو و وین و فلان مذاکره و بهمان توافقنامه است.
میخواهیم آستین بالا بزنیم که چرخ زندگی و اقتصاد مان را خودمان ، از درون خانواده خودمان بچرخانیم اما چرخ زندگی را گره زده ایم به چرخ سانتریفیوژ ها و خود را معطل آن کرده ایم.
این حرف ها تکراری است.سال گذشته هم زدیم شان.وقتی نتیجه ی وعده ی اقتصادی صد روزه ، توافقنامه ی دیپلماتیک هسته ای ژنو شمرده شد و وقتی سبد کالای برنج و گوشت سفره ی مردم بعد از قول دریافت قسط اول دلارهای توافقنامه داده شد.از همان ابتدا که این گره در حال چنبره زدن بود بین چرخ زندگی و چرخ سانتریفیوژ ها ،گفتیم.اما افاقه نکرد که نکرد و هنوز هم که هنوز است همین رویه ادامه دارد.
اما حالا که قرار است عزمی شکل بگیرد آن هم در سطح ملّی ، باید فکری کرد.تا زمانی که این نگاه به خارج و دست خارجی وجود دارد و حتی تا زمانی که این پروپاگاندای رسانه ای در فتح الفتوح خواندن و سر فرود آوردن شرق و غرب دانستنِ توافقنامه ژنو وجود دارد و یا حتی تا زمانی که گوش ها از شنیدن جزئیات بده بستان های دیپلمات ها نامحرم اند و زبان ها از گفتن و نقد کردن همین کلیات هم عاجزند و پلمپ شده ، نمی توان امیدی به شکل گیری عزمی ملی داشت.
چرا؟! اصلاً عزم ملی چه ربطی دارد به توافقنامه ژنو و پروپاگاندا و انتقادپذیر بودن دولتِ دیپلمات ؟!
ربطش به اینجاست که ؛
بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانى گفتم [که] مذاکره در موضوعات خاص اشکالى ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن میخواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذنالله ضررى نمیکنیم.
یک تجربهاى در اختیار ملّت ایران است ، این تجربه ظرفیّت فکرى ملّت ما را بالا خواهد برد......من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجهاى را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهاى است و پشتوانهى تجربى ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادى ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبههى دیپلماسى فعّالیّت میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقى دارد مىافتد [تا] بعضى از تبلیغاتچىهاى مواجببگیر دشمن و بعضى از تبلیغاتچىهاى بىمزدومواجب - از روى سادهلوحى - نتوانند افکار عمومى را گمراه کنند.
(بیانات امام خامنه ای در دیدار دانشآموزان و دانشجویان -1392/8/12)
ربطش به اینجاست که با شناختی که از «خارجی ها» داریم ، امیدی به «خارج» و توافق و ژنو و وین و نیویورک و اشتون و اشمیت و شرمن نیست.اما شما بروید و بیایید و مذاکره کنید.که چه بشود ؟! که مشکل مان حل شود و شرق و غرب در برابرمان سر تعظیم فرو بیاورند و حقوق هسته ای و ان پی تی و کذا و کذا ؟!
نه همین اول اش میدانیم حل نمیشود. اما شما بروید.بروید و بیایید که به یک «تجربه» برسیم.به تجربه ای که «ظرفیت فکری» مان را بالا ببرد.بروید و بیایید تا به «رشد فکری» برسیم.تا همه بفهمیم که چرا رهبرمان از ابتدا خوشبین نبود.تا پرده دری ها و وحشی گری های یانکی های مؤدب را بهتر ببینیم.تا ببینیم همان هایی که برای حل مشکلات مان ، چشم مان به دست شان بود ، چگونه گزینه هایشان را روی میز می آورند.بروید تا ببینیم پاسخ شان به لبخندمان ریشخند است.پاسخ شان به ادب مان توهین و تحقیر است.
بروید و پای میز مذاکره بنشینید تا صداقت آمریکایی نه در خیابان ها که در ذهن هایمان بیلبورد شود.تا چهره ی غیرقابل اعتماد شان طوری در مخیله مان شکل بگیرد که هیچ دغل بازی دیگر نتواند بزکش کند برایمان.
اما یادتان باشد که "ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقى دارد مىافتد".ملت باید بیدار باشد که در جریان این رفت و آمد ها و بگو و بخند ها ، «بیدارتر» شود.بگذارید ملت با دقت بیاید و در صحنه باشد و ببیند و بشنود که چه دارد میگذرد.بگذارید موافق و مخالف بیایند بگویند حرف هایشان را.موافقان فتح الفتوح ژنو را شرح بدهند و دفاع کنند از آن ، مخالفان هم اگر نقدی به «ژنوچای» دارند ، بگویند.بگذارید مردم بیدار باشد.
راستی از مذاکراتِ شب عیدیِ وین چه خبر؟! از گام نهایی چه خبر ؟!
نکند خدایی ناکرده بخواهید ملت را به خواب بزنید.
نه!ملت باید بیدار باشد تا به رشد فکری برسد تا خارجی ها را بهتر بشناسد تا از خارج به کل ناامید شود تا به داخل برسد و ظرفیت های خودش و اقتصادی که از آن میتواند به جوشش درآید و مقاومت کند در برابر نامردی های خارجی ها.ملت باید بیدار باشد و بداند تا به رشد فکری برسد تا آستین ها را بالا بزند و اراده کند و جزم کند عزمش را برای «اقتصاد مقاومتی».
برای «عزم ملی» باید فکری به حال «رشد فکری ملی» کرد و الّا تا زمانی که دیپلمات هسته ای مان خود را مأمور فراهم کردن رفاه مردم ، آن هم در خارج از مرزها معرفی می کند ، تا زمانی که رئیس جمهور مان گزارش اقدامات معیشتی خود را در توافق دیپلماتیکِ خارج از مرزها خلاصه می کند و تا زمانی که برای پرشدن جیبها و خزانه ها چشم انتظاریِ قسط های نصفه و نیمه ی توافق دیپلماتیک خارج از مرزها را می کشیم ، چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم مردم برای اقتصاد مقاومتیِ درون زا و متکی بر ظرفیت های درونی آستین بالا بزنند و «عزم ملی» رقم بزنند ؟!
تا برهنه بودن این پادشاهِ توافق هسته ای بر مردم عیان نگردد و واقعیت های مذاکرات به مردم فهمانده نشود ، تا رشد فکری حول ناامیدی از خارج برای حل مشکلات اتفاق نیفتد ، عزمی ملی شکل نخواهد گرفت ، اقتصادی مقاومتی پا نخواهد گرفت و حماسه ای اقتصادی محقق نخواهد شد و این سال هم مثل سال قبل و سال های قبل سپری خواهد شد و باز هم کلمه ی اقتصاد را فقط در شعارهایمان در سال های بعدی هم تکرار خواهیم کرد.فقط در شعار...
پس برای تحقق شعار امسال پیش از هر چیز باید منتظر به نتیجه رسیدن! رویه ی فعلی دیپلماتیک دولت بود.باید منتظر بود که به نتیجه ی بی نتیجه بودنِ تدبیرِ امید داشتن به خارج برسیم و حول این «نتیجه» به یک «وفاق ملی» برسیم تا زمینه برای یک «عزم ملی» فراهم شود.
و آن روز است که اگر این «عزم ملی» برای تکیه به «ظرفیت های درونی» همراه شود با یک «مدیریت جهادی» ، می توان منتظر اتفاق های خوب و حماسه های بزرگ بود.
به امید آن روز...
.........................................................................................................................................
پ.ن 1 :
سال نو رو سوای از شعار سال و... تبریک عرض میکنم.
ان شاالله که سالِ تحققِ اتفاق های خوب برای کشورمون باشه.
ان شاالله که خدا پشت و پناه و یاور همه ی کسانی باشه برای این ملت خیر و خوبی میخوان و برای تعالی این ملت و برای تحقق اهداف بلندشون زحمت میشکن.از خدای بزرگ برای توفیق مجموعه ی دولت محترم ، طلب یاری می کنیم.میدونیم کارها سخت و انتظارات بالا و البته به حقه و امداد الهی بسیار نیازه.
به امید روزهای خوب...
پ.ن 2 :
«در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم.
چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک!
نگاه کنیم ببینیم خودمان چهکار میتوانیم بکنیم!»
(امام خامنه ای - 93/01/01 )
دوست خوبم امیدارم سال بسیاری خوبی پیش رو داشته باشی
لطفا به منم سر بزن و اگرم قابل دونستی لینک این پستتو در سایتم ثبت کن تا بقیه از طریق سایت من وارد وبت بشن
راستی من امروز مطالب دنیای وبو در سایت جمع کرده م بیا به سایت من
WIKILINKES.IR/PAGE/HELP