طرفداران جلیلی از ترس مرگ ، خودکشی نکنند (حامیان دکتر جلیلی بخوانند)
با شکل گیری شاکله ی نهایی آرایش انتخاباتی کاندیدا ها ، در این روزهای اخیر شاهد آنیم که پروژه ای در حال کلید خوردن است که بیش از پیش بدنبال دامن زدن به فضای مظلومیت دکتر سعید جلیلی و جلوگیری از رأی آوردن وی است.
پس از کناره گیری قابل پیش بینی عارف و حمایت اصلاح طلبان از روحانی ، با توجه به تکثر کاندیداهای اصولگرا عده ای از روی دلسوزی برای جریان اصولگرایی و انقلاب ، اصولگرایان را دعوت به ائتلاف و موافقت و وحدت بر روی یک نفر کردند و می کنند و از آنها می خواهند که با توجه به جمع شدن آرای جریان اصلاحات در یک سبد ، جهت جلوگیری از شکست اصولگرایان با توجه به پخش شدن آرا آنها میان چند کاندیدا ، آنها نیز بجز یک نفر کنار رفته تا فضا برای پیروزی آن نماینده ی اصولگرایان فراهم شود.
این رویکرد تحت شرایطی کاملاً معقول و از روی خیرخواهی برای جریان اصولگرایی است.اما در شرایط فعلی و در روزهای اخیر جوی در حال القا شدن است که تناسبی با آن وحدت ندارد.
جوی که بدنبال آن است که با ترساندن اصولگرایان و حامیان دکتر جلیلی از روحانی و احتمال رأی آوری وی و با استناد به نظرسنجی ها و بالا تر بودن آرای قالیباف ، طرفداران دکتر جلیلی را متقاعد کند که جهت جلوگیری از تفرق آرای اصولگرایان و جلوگیری از پیروزی روحانی ، باید به قالیباف که اقبال عمومی بیشتر!ی به اوست ، رأی دهند و با این فداکاری جلوی فاجعه ی روی کارآمدن کاندیدای جریان سازش را بگیرند. در واکنش به این سناریو چند نکته را لازم به ارائه دیدم:
* بارها گفته ایم و باز هم می گوییم که نباید انقدر به این نظرسنجی ها دلبسته و دلخوش بود.جامعه ی آماری ، جهت گیری برخی از آنها ، عدم لحاظ اقشار مهم و تأثیر گذار در انتخابات (روستائیان و...) در این نظرسنجی ها ،تغییرات تصمیم گیری مردم در آخرین لحظات و... همه و همه حاکی از آن است که نظر مردم پای صندوق های رأی تعیین کننده است نه نظرسنجی ها...
* با همه ی این تفاسیر در بسیاری از نظرسنجی ها دکتر جلیلی با فاصله ی اندکی با نفر اول در رتبه ی دوم و در بعضی هم حتی طی روزهای بعد از مناظره در رتبه ی اول قرار گرفته است.همچنین با کناره گیری عارف رای او میان چند کاندیدا پخش شده و سعود چشمگیری در آرای روحانی ، آنطور که القا میشود ، در همین نظرسنجی ها دیده نمی شود و در اکثر همین نظرسنجی ها روحانی سوم است.پس اگر قرار باشد دور دومی هم برای انتخابات شکل بگیرد ، میان قالیباف و جلیلی خواهد بود نه قالیباف و روحانی.
* با توجه به احتمال بالی دو مرحله ای شدن انتخابات به احتمال قوی شاهد حضور دکتر جلیلی و دکتر قالیباف در دور دوم خواهیم بود.امری که نه تنها نباید منفی قلمداد شود بلکه می تواند بارزه ای مثبت برای این انتخابات باشد که مردم از میان وعتقدیم واقعی به نظام و انقلاب یکی را با نظر خود انتخاب می کنند.در غیر اینصورت هم حتی اگر روحانی با یکی از دو نفر جلیلی یا قالیباف به دور بعد برود سوای از هزینه هایی که ممکن است ایجاد این دوقطبی برای کشور بهمراه داشته باشد (همانند وقایع 88 ) ، جای نگرانی ای از پیروزی روحانی ، آنطور که القا می شود نیست.با توجه به اینکه در آن شرایط رأی اصولگرایان هم یک پارچه شده و به سبد کاندیدای اصولگرای راه یافته به دور دوم ریخته میشود.
* در مورد دیگر کاندیدای حاضر هم باید عرض شود که آقایان رضایی و ولایتی با وجود همه ی تلاش هایی که انجام داده اند نتوانسته اند آن اقبال مورد نظر را بدست بیاورند و نقش آنها تنها کاستن رأی از سبد دیگر کاندیداها (به نسبت های مختلف) است.
* درست است که وحدت اصولگرایان امری پسندیده است اما آن برای شرایطی است که خود کاندیداهای اصولگرا بر مبنای معیارها و مبانی مشخص اصولگرایی و گفتمان انقلاب ، اصلح را مشخص کرده و بنفع وی کنار بروند و طرفداران آنها هم به فردی که نماینده ی گفتمان شده ، رأی بدهند ، نه برای شرایط فعلی که مثلاً دکتر جلیلی هنوز در صحنه است و تکلیف را در ماندن دانسته و از آن طرف حامیان وی دعوت می شوند به اینکه به فرد دیگری رأی بدهند که مبادا چنین و چنان شود.حامیان دکتر جلیلی خوب میدانند که خود دکتر جلیلی با توجه رویه ی تکلیف محورانه ای که دارد بهتر از همه می تواند تشخیص دهد که باید بماند یا کنار برود.بله اگر ایشان تکلیف را در کنار رفتن دید (همچون دکتر حداد) آن زمان حامیان ایشان ضمن قدردانی از وی به کاندیدای دیگر که در شرایط حاصل جدید بهتر از سایرین است رأی خواهند داد.
* در واقع نگاه حامیان دکتر جلیلی نگاهی از روی تکلیف است.تکلیف حکم می کند که می بایست به اصلح رأی داد.در آرایش فعلی دکتر جلیلی با توجه معیارها اصلح شناخته شده (از نظر حامیان ایشان) و بر این اساس طبیعی است که نام ایشان در برگه ی رأی هواداران ایشان نوشته شود ، اگر هم به هر دلیلی ایشان در صحنه انتخابات نبود ، باز هم طبق همان تکلیف انتخاب اصلح مد نظر بود و یافتن فرد دیگری که بیش از سایرین دارای شرایط است (که از نظر بنده در افراد مطرح کنونی ، در غیاب دکتر جلیلی ، دکتر قالیباف بیش از سایرین دارای شرایط است). اما نباید این انتظار را داشت که در عین حضور دکتر جلیلی در عرصه ی انتخابات و همچنین اقبال گسترده ی مردم سراسر کشور به ایشان (و در واقع به گفتمان ایشان) و احتمال پیروزی بالای ایشان طرفداران وی ، از ترس اینکه نکند که چنین و چنان شود ، به فرد دیگری رأی دهند و بقولی نباید انتظار داشت که "طرفداران جلیلی از ترس مرگ، خودکشی کنند".
* در کل رأی دادن حامیان گفتمان انقلاب با رویکردی فراتر از این دو دو تا چهار تای مرسوم فعلی و رویکردی تکلیف گرایانه است.
اگر تکلیف در حمایت تمام قد از نماینده ی جریان انقلابی و کاندیدای گفتمان انقلاب تشخیص داده شده باید تا آخر پای آن ایستاد و در این راه شک به خود راه نداد.
شعار همراه با شور و برگرفته از شعور ما این است که :
ما تا آخر ایستاده ایم
پس تا آخر می ایستیم...دیشب در آخرین همایش انتخاباتی دکتر جلیلی میزبان ایشان بودیم (اگر وقت شد گزارش جلسه پرشور دیشب رو می نویسم) ، بیش از پیش به استقامت و پایمردی و ایستادگی ایشان در این راه پی بردم و ان شاالله این بزرگوار تا آخر در صحنه خواهد ماند و صد البته که "فانّ حزب الله هم الغالبون"
مثل همیشه دقیق و سنجیده بود
زدید تو خال.ما که ذره ای شک نداریم و فردا با قدرت به جلیلی رای میدیم به امید پیروزی