حــــِـــذر

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ ... ای کسانی که ایمان آورده اید [در برابر دشمن] اسلحه خود را برگیرید - آیه 71 سوره نساء

حـــِـــذر

حــــِـــذر

«سیاست» ؛
مأمور ساواک به امام گفت که
آقا سیاست عبارت از دروغگویی است ،
عبارت از خدعه است ، عبارت از فریب است ، عبارت از پدر سوختگی است ،
این را بگذارید برای ما.
امام فرمود : این سیاست مال شماست...
این سیاست هیچ ربطی به سیاست اسلامی ندارد ، این سیاست شیطانی است.
و اما سیاست به معنای این است که جامعه را راه ببرد و هدایت کند به آنجایی که صلاح جامعه و صلاح افراد هست...
پیغمبر اکرم مبعوث شد که سیاست امت را متکفل باشد.

.: وبلاگ حــــِــــذر | HEZR.ir :.

نویسنده
اینستاگرام
مطالب پیشنهادی
نظرات شما
پیوندها

دیپلماسی ویلچر و سبد کالا!

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۳۹ ق.ظ

 

....................................................................................................................................

....................................................................................................................................

 

بعد از گذشت حدود هشت ماه از آغاز به کار دولت جدید ، حالا دیگر بر همه روشن است که نگاه دولت برای حل مشکلات اقتصادی معطوف به خارج مرزهاست و کلید تدبیر دولت برای بازکردن قفل های معیشتی و اقتصادی مردم ، امیدوار به دستان دستگاه دیپلماسی خود است.در واقع می توان گفت دولتی که از حماسه ی سیاسی مردم بیرون آمد ، خلق حماسه ی اقتصادی برای مردم را به برداشته شدن تحریم ها تفسیر کرده است و تمام همّ و غمِّ خود را مصروف مذاکرات هسته ای و به نتیجه رسیدن آن کرده است.

سوای از بحث لزوم «نگاه به ظرفیت های درونی» در حل نارسایی های اقتصادی ، برداشته شدن تحریم های ظالمانه امری مطلوب و مورد انتظار برای ماست که می بایست در جریان مذاکرات هسته ای به آن پرداخته شود ، اما بحثی که مطرح است این است که چگونه و از چه راهی این امر ممکن است؟!

هیچ کس از دوستان کشور از وجود تحریم ها خوشحال نیست و رفع آنها خواست همه است ، اما راه رفع آنها چیست و ما باید دقیقاً چه اقداماتی انجام دهیم که این تحریم های ظالمانه رفع شوند؟

بنظر می رسد سیاست خارجی دولت بدنبال حل مسئله از ساده ترین راه است.یعنی پایان دادن به بازی دعوای هسته ای با دادنِ این پیام به طرف مقابل که «قبول ؛ تو بردی ، بیا بازی را تمام کنیم!»

کمی دقت کافی است تا ببینیم که بار ها و بارها سعی شده است که برافراشتن پرچم سفید و بالا بردن دست ها بصورت ضمنی به طرف مقابل فهمانده شود.

طرف مقابل در آغاز فشارهای خود در قالب تحریم های اقتصادی ،‌ آنها را «فلج کننده» توصیف می کند.از این طرف در آغاز دور جدید مذاکرات ، مذاکره کننده ی ارشد و نماینده ی مردمی که دو سال «تحریم های فلج کننده» را تجربه کرده است ، سوار بر «ویلچر» به دیدار تحریم کنندگان می رود و در حالیکه لبخند بر لب دارد از تغییر در نگاه کشورش در سیاست خارجی سخن می گوید.

 

رئیس جمهور کشور تحریم زده در آستانه مذاکرات از «خزانه خالی» کشورش دم میزند ، در حالیکه خود را برای بدرقه ی تیم مذاکره کننده آماده می کند.تیمی که قرار است برود برای برگرداندن پول های کشور و پرکردن خزانه با تحریم کنندگان مذاکره کند.

و نهایتاً‌ پس از امضای توافقنامه شاهد «نمایش سخیف خیابانیِ سبد کالا» هستیم.که از یک طرف و برای «مصرف داخلی» نشان دهد که چگونه پول انرژی هسته ای سر سفره های مردم آمده و از طرفی همان پیام ضمنی را برای طرف خارجی بفرستد.

 

دولت موفقیت خود را به نتیجه رساندن پرونده ی هسته ای تعریف کرده است و به نتیجه رسیدن این پرونده را هم در گرو فهم طرف مقابل از پیام های ضمنی خود می داند.

آنطرف می گوید «تحریم فلج کننده» ، این طرف ویلچر نشین خود را عرضه می کند. آن طرف می گوید تحریم ها شما را بر سر کار و پای میز مذاکره آورده ، این طرف خزانه خود را خالی توصیف میکند و راهی مذاکره می شود.آنطرف می گوید تحریم ها را برنداشته ایم و فقط کمی شیر را برایشان باز کرده ایم که نفسی بکشند ، این طرف مردمش را در سرمای زمستان قطار می کند در صف گوشت و برنج.

 

و همه ی این پیام های ضمنی با اصطلاحی کنایی ترکیب می شود.«پیام انتخابات!»

یعنی این ویلچرنشینی و این خالی بودن خزانه ها و جیب ها پیام رأی مردم در انتخابات است و این مردم هستند که زیر تحریم های فلج کننده  ویلچرنشین شده اند و خزانه ی جیب هایشان خالیست و حالا هم در صف برنج سبد کالایی که با قسط اول پولی که از توافق عایدشان شده ، منتظرند تا پول انرژی هسته ای شان را بر سر سفره ببرند!

و این تدبیر شاید ساده ترین و دم دست ترین راه برای حل مشکل بنظر برسد.که شما خواستید که فلج کنید ، حال موفق شده اید و لطفاً دست بردارید!

 

اما این تدبیر در حل مشکلات اقتصادی و این نگاه در سیاست خارجی به کجا خواهد رفت؟!

حتی اگر بخواهیم از به تاراج رفتن عزت ملی و تخریب وجهه ساخته شده از سی و چندسال ایستادگی و مفاهیم این چنینی هم چشم پوشی کنیم و از نگاه سود محور رایج دنیای امروز به مسئله نگاه کنیم ، خواهیم دید که امیدی به این تدبیر دولت نیست!

اینکه به دشمنی که در طول این سال ها در حال تست کردن رویه ها و روش های مختلف دشمنی بوده ، پیام بدهیم که «قبول ؛ این روش تو جواب داد ، حال بیا و تمامش کن» و کارآمدی آن روش را برایش اثبات کنیم ، چه دلیل عقلی و منطقی ای وجود دارد که وی آن روش را کنار بگذارد ؟!

وقتی به او بفهمانیم که ابزار تحریم او نتیجه ی مورد نظر او را گذاشته است (حتی با وجود اینکه در واقع اینطور نیست) بدیهی است که او حاضر نخواهد بود از این ابزار کارآمد خود چشم پوشی کند و آن را کنار بگذارد و برعکس مصمم می شود که از این ابزار تا رسیدن به تمام اهداف خود استفاده کند.

فلذا با این تفاسیر نه تنها بر وجهه ی استکبارستیزی و صلابت حاصل از مقاومت مان در جهان خدشه وارد می شود که چیزی هم عایدمان نشده و در ازای درّ ارزشمندی که به حراج گذاشته ایم ، دست خالی بر خواهیم گشت و نه تنها خللی در ساختمان این تحریم های ظالمانه که به گفته ی خودشان بیش از این قابل ادامه دادن نبود ، وارد نکرده ایم ، که رویکردی را پیش گرفته ایم که می تواند انگیزه ی لازم را برای ادامه ی تحریم ها با قوت بیشتر ، به طرف مقابل بدهد!

 

امیدواریم زودتر از آن زمانی که کمی دیر بشود ، همه بفهمیم که این سبک دیپلماسی ویلچر و سبد کالا و... نه تنها عزت را به معامله برده است و نه تنها عایده ای نخواهد داشت که موجبات بدتر شدن شرایط را هم فراهم می کند.

امیدواریم هرچه زودتر برای همه روشن شود که امیدی به این تدبیر نیست و تدبیر حقیقی فقط و فقط در «ناامید کردن دشمن» از رویه فعلی خود است!

 

 

...................................................................................................................

 

پ.ن 1 :

حدود یک ماه و نیم پایین بود کرکره مان در اینجا...

مشغول کنکور ارشد بودم و حِذر (سلاح=قلم) مان در پاسخبرگ های چهار گزینه ای قلمچی و سنجش و غیره در حال پر کردن گزینه های روی میز بود!

در این مدت اتفاقات زیادی افتاد.

یک ماه نبودیم ؛ «تعلیق» شدیم!

«تحمیق» شدیم!

«تحقیر» شدیم!

«تهدید» شدیم!

و از این طرف ؛

«تکفیر» شدیم!

و البته «تکریم!» شدیم!

و دوباره از آن طرف؛

«تحقیر» و «تهدید» و...

البته با همه ی این ها ، باز هم 22 بهمن داشتیم و راهپیمایی و دوباره «تشدید» شدیم و «تکثیر» شدیم و طبق عادت همیشگی مان حماسه ساختیم.

چه کنیم که مجدداً مذاکره کنندگان مان راهی سفر اند...

خیر است ان شاالله...

 

ان شاالله از این پس بروز خواهم بود و جبران خواهم کرد غیبت این مدت را...

آدرس جدید هم در دسترس است : HEZR.ir

 

 

پ.ن 2 :

پرداختن به مسائلی از قبیل ویلچرنشینی جناب ظریف و یا سبد کالا و حواشی اش در این برهه و با این تاخیر زمانی را می توانید بگذارید به پای اینکه این ایام حقیر درگیر کنکور ارشد بودم و تازه فارغ شده ام.

اما خودم میگذارم پای اینکه در آستانه ی آغاز دور جدید مذاکرات و آن هم مذاکرات به اصطلاح گام نهایی هستیم و گفتن و شنیدن این مطالب خالی از لطف نیست.

 

 

پ.ن 3 :

صحبت های خصوصی جان کری و جناب ظریف که در آنها حرف از سوریه و... هم به میان می آید ، یا این قبیل اظهار نظر های مقامات امریکایی مثلاً درباره ی سبد کالا و... را هم می توانیم بگذاریم پای اینکه پیام های ارسال شده در حال «دلیور» شدن هستند...

خدای مان به خیر بگذراند...

 

 

 

نظرات (۲۲)

۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۴۲ مریم پاشازاده

سلام.در عمارنامه شما رو دیدم.

http://ajul.blogfa.com

 

توصیه میکنم لینکشون کنید و باهاشون در ارتباط باشید. دغدغه های مشترکی دارید.

من از مخاطبای قدیمیشون هستم و می دونم پدرشون از اساتید دانشگاهن و خودشون هم بازرگانی خوندن و البته یه مهندس به تمام معنی فضای مجازی!

ببینید منی که ارشد کامپیوتر در امیرکبیر خوندم چرا باید جذب وب ایشون باشم؟

الان 5سال میشه وب ایشون رو دنبال میکنم. قبلا در وب قبلیشون ایشون رو دنبال میکردم که هویت واقعی داشتن و خیلی درباره ارزش های والای شهدا و انقلاب کار می کردم اما انقدر بهشون ظلم و توهین شد که ترجیح دادن گمنام کار کنن

من اولین اولین بار تو سایت رجانیوز که یکی از مطالب ایشون رو در صفحه اولش لینک کرده بود، با ایشون در وب قبلیش اشنا شدم

توصیه میکنم حتما با این وب در ارتباط باشید اما از صحبت های من چیزی بهشون نگید چون منو می شناسن

یازهرا

مریم پاشازاده

نقد خوب و جامعی بود
اما چقدر به واقعیت نزدیکه؟
چیز هایی که گفتید چطور میشه ثابت کرد؟
پاسخ میلاد گودرزی:
چیز محرمانه ای نگفتیم که بخوایم اثبات کنیم
کافیه اتفاقاتی که افتاده رو کنار هم بچینیم
سلام و درود؛
دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
http://www.ammarname.ir/node/35015
ما را از بروزرسانی خود آگاه
و با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
موفق و پیروز باشید .
http://ammarname.ir -- info@ammarname.ir
یا علی

عالیییییییییییییی بود
ویلچر و تحریم فلج کننده نکته جالبی بود بهش توجه نکرده بودم
سلام
این دولت برنامه اقتصادی مدون !!! ندارد !

۲۹ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۱۷ یک مشت پر عقاب
اینها همه درست .

اما من در تعجبم از این مردم چرا این رفتارها رو از خودشون نشون میدن!!!!!!!!!

آنانکه با مشتهای گره کرده انقلاب میکنند با دستانی باز حقشان را طلب میکنند.
آخه عزیز من چرا قصه سر هم میکنی؟مردم گرسته هستن غذا بینشون پخش کنی صف میکشن و طبیعیه.باید ببینیم چرا ایجوریه وضعیت.چرا همه چی رو ربط میدید به مذاکرات؟
دولت کار خیر هم میخواد بکنه برای مردم شماها شاکی هستید
پاسخ میلاد گودرزی:
طبیعی بودنش رو نه ولی قابل پیش بینی بودن این وضعیت رو قبول دارم
هر کودکی هم میتونست پیش بینی که با این سیستم توزیع سبد کالا این افتضاح پیش میومد.دلیلش هم گرسنه بودن مردم نیست.مثلاً طرف با ماشین 20 ، 30 میلیونی میاد پارک میکنه مایمیسته تو صف‌‌ ، این آدم گرسنه ی یه کیسه برنج و دو تا قالب پنیره ؟
بحث سر گرسنه بودن و نبودن و حتی روی نحوه ی اجرای کار نیست.بحث سر هدف از این شکل "تکریم مردم" هست...
طبیعتا ژنرال های اجرایی دولت تدبیر و امید هم پیش بینی میکردند ولی ته نخ سبد کالا رو باید در دستگاه سیاست خارجی دولت جستجو کرد...
سلام وبلاگ حذر
شما چطور متن هاتون توی سایت مختلف که اسم زدید منتشر میشه
پاسخ میلاد گودرزی:
سلام
به سختی :)
به بعضی هاشون خبر میدیم (مث عمارنامه که میتونید لینک مطلب تون رو براش ارسال کنید)
بعضیا هم خودشون خبر دار میشن...
سلام سایت خیلی خوبی دارین خدا قوت
فقط ی سوال سایت سلاح من قلم من هم مال شماست؟
پاسخ میلاد گودرزی:
سلام
نه.

آنچه که دل ما را در این قضیه گرم می کند بعد از خدا وجود پربرکت مقام معظم رهبری است، که یقین داریم ایشان در نهایت اجازه نخواهند داد حتی یک قدم از حقوق ملت عقب نشینی شود، و این فرصتی است برای بیدار شدن آنها که خواب اند،

خوبی دیگر این ماجرا ثبت آن در تاریخ است و قضاوت آیندگان!

 

سلام علیکم
و مجدداً حــــــــــــذر وارد می شود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بازم مثل همیشه ترکوندی برادر میلاد.دم شما گرم
اصن این ویلچر ظریف از همون روز اول بدجوری رو مخ ما بود.روشن مون کردی.واقعا خیلی جالبه ها طرف میگه تحریم فلج کننده بعد اینا با ویلچر میرن سر مذاکره.................
حاجی حالا آخرش چی میشه با این وضعیت؟
پاسخ میلاد گودرزی:
سلام
آخرش تموم میشه ان شاالله...
البته باید با روشنگری کاری بشه که در ازای رشد فکری مردم ، تموم بشه...
سلام
احسنت تعابیر و نشانه ها به جا، کنار هم و خوب چیده شده بود
فقط میشد از حواشی کم کرد و متن را کوتاه تر
موید باشید
سلام
1.امیدوارم ارشد قبول بشید
2.از بین مواردی که ذکر کردید با پالس صندلی چرخدار ظریف موافق نیستم چون خیلی بعیده

3.با این مطلب هم مخالفم که دولت داره با این اقدامات به غربی ها پالس میده چون اونا نزده میرقصن و نیاز به مشوق یا بهونه ای ندارن بلکه استراتژی دولت معطوف به فضاسازی درونی افکار عمومی جامعه س و اقدامات دولت ترکیبی از ترساندن(خزانه خالی) و تشویق(سبد کالا)مردمه در جهت سوق دادن افکار عمومی به مفید بودن مذاکرات

4.خدا عاقبت این جریانو بخیر کنه انشاالله

پاسخ میلاد گودرزی:
سلام
ممنون

قبولِ مواردی مثل ویلچرنشینی و... با قبول فرض پالس فرستادن ممکن میشه و بنظر من دولت داره به این در و اون در میزنه که تغییر رویکرد در سیاست خارجی خودش نسبت به دولت قبلی رو برای دنیا فریاد بزنه و از این راه به برداشته شدن تحریم ها و... امیدوار باشه.
البته موافقم با شما که خیلی از کارها میتونه برای همراه کردن و یا بهتر بگیم همراه نگه داشتن گروهی از مردم خودمونه.
این سیاست دولت یه جور بندبازیه که ممکنه یکی دو سال دیگه بدجوری مفتضح شون کنه...
در کل خدا بخیر بگذرونه ...
سلام و درود خدا
ممنون از مطالب زیباتون
دعوتید به وبم
۰۳ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۲۳ من یک مسافرم
سلام
یه سهم خودم از مطلب و نگاه جالبتون به قضایای اخیر ممنونم

به نام خدا

با تمام زوایای زندگی سیاستمداران آشنا شوید.

با ارسال ozv sisatm  به 8282.

هر روز یک پیامک به مبلغ 50 تومان از شما کسر می شود.

سیاستمداران را بشناسید میزان تحصیلات،فعالیت در جوانی،فعالیت حزبی،از خیانت و ایثار آنها باخبر شوید.

پاسخ میلاد گودرزی:
در همین حد که آشنا هستیم کفایته...
:)
اصلا نوشته هاتون رو قبول ندارم .....آیا واقعا نگاه شما بعد از این اتفاقات به دولت اینگونه شده یا از اول بد بین بودید ؟؟؟؟ ممعلومه از اول .....شماها هنوز دارید دعوای انتخاباتی میکنید .........بابا مردم  ما تو صف ایستادن بلد نیستند !!! چه صف نون چه صف اتوبوس چه صف سبد کالا ! .......
ولی یه سوال ؟؟!! شما چرا این بار حرف های دشمن رو به نفع خودتون برداشت میکنید؟؟؟؟؟؟؟ مگر در مسلک شما اینگونه نبود که هر وقت دشمن از کسی و روشی بد گفت !! حتما بهتر است ....

در هر صورت ما خوش بینیم  و برای جناب ظریف عزیز و تیم مذاکره کننده و دولت و رهبرمون آرزوی موفقیت میکنیم  والبته یک آرزوی دیگر هم دارم و اون اینه که دولت یه روزی بتونه دل بچه مذهبی ها رو به دست بیاره ( با عملکرد عالی خودش )



راستی ما که کلا بیخیال سبد کالامون شدیم  ولی شماها که گرفتید واقعا بهتون سبد دادن؟ من دست مردم مشما میدیدم !!! (هه هه هه بامزه)
پاسخ میلاد گودرزی:
اول سلام :)
مردم صف وایسادن بلد نیستن.اینو من و شما میدونیم ولی حضرات دولتی که خودشون رو «ژنرال» میدونن و مدام بلدم بلدم میکنند ، نمیدونن ؟! ینی واقعاً قابل پیش بینی نبود که یه همچین افتضاحی بوجود خواهد آمد ؟! مطمئناً قابل پیش بینی بود!

هر چقدر هم که بخوایم خوش بین باشیم ، حق بدید که نمیشه از این همه پالس و پیام های به زبان دیپلماسی چشم پوشی کنیم!
چرا دقیقا توی اولین دور مذاکرات برای رفع تحریم های فلج کننده ، نماینده مردم توی مذاکرات یه دفعه ای باید ویلچرنشین بشه؟
چرا دم مذاکره برای بازگرداندن پول های دولت ، رئیس جمهور باید از خزانه خالی حرف بزنه؟
و چرا وقتی قسط اول پول ها رو گرفتیم باید با این وضع افتضاح غذا پخش کنیم بین مردم؟

بیاید یه کم بیشتر و دقیق تر اتفاقات رو رصد کنیم و مسائل و اظهار نظر ها و... رو کنار هم بچینیم!
تغییر لحن ها رو چه از طرف مقامات دولتی خودمون و چه از طرف امریکایی ها ، بررسی کنیم تا اوضاع دستمون بیاد!

دشمن اگه بدمون رو بگه و ازمون عصبانی باشه یعنی کارمون درسته ولی اگه از یه طرف بگه مذاکرات و توافقات با ایران با سرعت خوبی داره پیش میره (یعنی عصبانی نیست) و از یه طرف فحش مون بده (نه از روی عصبانیت) که از روی تحقیر و توهین ، این یعنی ما کم گذاشتیم و اون بخاطر بی حیاییشه که داره پرده دری میکنه!

راستی! کی گفته ما سبد کالا گرفتیم ؟!
:)
بسم الله
سلام. با حرف های شما موافقم. و مطمئنم که هرکسی بدون جهت گیری و بی طرفانه به این قضایا نگاه کنه ، حتما همین برداشت  شما رو خواهد داشت.
متاسفانه همه ی اتفاقات تا الان اگاهانه بوده و گویا دولت محترم فقط تو فکر اینه که یه کاری کنه ب مردم بگه این منم ک دارم همه چی رو درست می کنم، که بگه تا الان اشتباه بوده بعد از این من درست پیش میرم، اما همه ی ما خوب میدونیم ،کاری ب ثمر میشینه که با نیتِ درست انجام شده باشه، و قطعا در اینده مردم نتیجه ی این اقدامات اشتباه رو خواهند دید.
اما غصه ی من تو این روزا: چرا مقاومت مردم ما داره ب این راحتی از یاد میره و عزت شون نابود میشه؟ چرا سنگی رو این دولت میندازه ته چاه ک این مردم باز باید جون بکندن تا  درش بیارن؟ چرا وقتی فرصت شرایط پیشرفت و توجه ب ظرفیت های خودمون به لطفِ عداوتِ دشمن ،فراهم شده باید یک سری خودخواه ک تنها حس ادم از کارهاشون خودشیرینی پیش مردمه این فرصت رو از بین میبرن؟ چرا کشاورزی ک امید بسته بود ب اینکه دیگه از این ب بعد دولت ب جای واردات ،محصولات ما رو با قیمت مناسب میخره و نا امید کردیم؟

اما در کنار همه ی این ها ، چرا وقتی داریم از این مقاومت حرف می زنیم و سرمون رو بالا میگیریم که ما عزت می خوایم ، از اون کسایی ک تو این شرایطِ بدِ اقتصادی دارن نابود میشن یاد نمیکنیم و براشون نمیتونیم کاری بکنیم؟ خدا میدونه ب خاطر این تحریم ها چقدر از بیماران خاص مثل بیماران سرطانی دچار مشکل شدن، که داروی کم یابشون نایاب شده؟
ک باید بشنوم اونایی ک چند روز یا چند ماه بیشتر مهمان ما نیستن تو این دنیا باید با درد از دنیا برن؟ با نا امیدیِ تمام روزای اخر عمرشون رو بگذرونن؟ بعضی هاشون برای پول جور کردن ب  فکرِ نزول و هزار راه غلطِ دیگه بیافتن؟
تنها مشکل من با این مقاومت همین قسمتش بود. مسئله اینه ک با این مقاومت ، اکثر مردم دیگه مث قبل نتونستن زندگی کنن، ولی نابود نشدن، اما هستن کسایی ک دارن نابود میشن و کسی صداشونو نمیشنوه
گاهی با خودم فکر میکنم ایا درسته  ک ماهایی ک نتونستیم واسه این افراد کاری کنیم حرف از مقاومت بزنیم ؟ 

دعا کنید برام مردم:(




پاسخ میلاد گودرزی:
وضعیت فعلی و  رویکرد دولت با همه ی این تفاسیر ،‌ بنظرم حکمت خداست تا اون بخشی از مردم که فکر میکنن با این رویکرد لبخند به دشمن میشه مشکلات رو حل کرد ،‌ متوجه بشن که اشتباه میکنن و به یه رشد فکری برسن.

در مورد مقاومت هم فقط یه جمله عرض کنم و اون اینکه ما معتقدیم به "مقاومت رمز پیشرفت".یعنی مقاومت این نیست که شما قرار باشه با مشکل زندگی کنی!شاید یه سری سختی ها رو برای یه مدت تحمل کنی ولی باید بتونی اون مشکلات رو حل کنی و پیشرفت کنی و ما تا مرز های اون پیش رفته بودیم ولی...
ان شاالله عاقبت کار بخیر باشه.که ما چشم مون روشنه...
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۰۶:۰۰ محمدمهدی باقری
سلام علیکم برادر
خدا قوت
اگر بدونید چقد خوشحالم بین این همه وب به اینجا هدایت شدم
واقعا مطالب پر مغز و جذابی داری برادر
خیلی دوس دارم که با هم همسنگر باشیم و تبادل لینک کنیم
اگر بدونی چقد مشتاقم
دوست دارم دادا
منتظرتم
مواظب خودت باش
یا علی مد
پاسخ میلاد گودرزی:
علیکم السلام.
نظر لطف شماست.

همسنگر که هستیم ان شاالله
لینک شدید.

موفق باشید...
بله. مسلما وقتی صحبت از مقاومت میشه ، منظور مقاومتی است که باعثِ پیشرفِ  کشور با توجه ب ظرفیت های درون کشوری بشه اما سوال من اینه: از شروع این مقاومت تا زمانی ک استقلال و توانایی همه جانبه برای کشور حاصل بشه ، تکلیف یک عده از جمله بیمارانی ک مثال زدم چیه؟ باید قربانی این اتفاقات بشن؟ گناه اونا چیه؟ همراه همه ی این اتفاق ها چراهای زیادی است که من هیچ وقت براش جوابی پیدا نکردم. 
کامنت قبلی ساعت سه صبح و با چشمانِ نیمه باز تایپ شده بود، معذرت بابت متنی ک خودم نتونستم دوباره بخونمش...
پاسخ میلاد گودرزی:
یک فشار کلی و برای همه ، البته موقتی ، اجتناب ناپذیره و باید تحملش کرد  ، البته باید از راههای مختلف تعدیلش کرد.
اما در حالت های خاص (مثل نیازهای بیماران و...) باید تدبیر خاصی کرد که همون فشار هم نباشه.کما اینکه این اواخر در دولت قبل یه راه هایی پیدا شده بود برای دور زدن بعضی از تحریم ها (به قول خودشون).
مثلا شما ببینید از بین وزرای دولت قبل فقط یک نفر توی این دولت هم ازش استفاده شد.آقای رستم قاسمی (وزیر سابق نفت) که دلیلش همون راه و چاه هایی بود که برای دور زدن تحریم ها توی شرایط خاص پیدا کرده بود و دولت جدید هم میخواست ازش استفاده کنه...

کامنت قبلی تون رو هم خوندم و مشکلی نبود :)
سلام
چه جالب!!
دقیقا همین تحلیل رو،ولی از بعد امنیتیِ قضیه رو چند روز پیش (حدودا 20 روز) داشتم برای آقای رحیم پور ازغذی میگفتم...
خیلی براش جالب بود!!
قضیه ویلچر نشینی و اون قضیه ای که این جناب افاضات کرده بودن که آمریکا با بمب میتونه سیستم دفاعی مارو از بین ببره،تماما یک قضیه ضد امنیت ملی بوده و هست!!
واقعا لازم بود که دستگاه های امنیتی کشور با همچین چیزی برخورد کنند!!
سلام برادر!
خیلی تحلیل جامع و کاملی بود، تشکر فراوان دارم.
فقط خدا میدونه که چقدر دلم تنگ شده واسه شعار: انرژی هسته ای حق مسلم ماست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی